فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

حسین فریاد میزند! "هل من ناصر ینصرنی"؟

و من در حالی که نمازم قضا شده است، میگویم "لبیک با حسین".

حسین نگاه میکند و لبخند میزند؛ و به سمت دشمن تاخت میکند،

و من باز میگویم: لبیک با "ح س ی ن" .. لبیک

حسین شمشیر میخورد و من سر پدرم فریاد میکشم، لبیک یا حسین

حسین سنگ میخورد و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم؛ لبیک

حسین رمق ندارد و باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟

من به دوستم دروغ میگویم و فریاد میدارم لبیک یا حسین.

حسین سینه اش سنگین شده است؛ کسی روی سینه است؛

حسین به من نگاه میکند و میگوید: تنهایم نگذار. یاریم کن.

من گناه میکنم و میگویم لبیک یا حسین..لبیک

خورشید غروب کرده است، و من میگویم:

اللهم عجل الولیک الفرج.

حسین به مهدی نگاه میکند و میگوید:

مهدی من سرباز توام، کسی نبود یاریم کند و ادعا کننده ای نبود.

تو از من مظلومتری..

به چشمان مهدی خیره میشوم و میگویم:

دوستت دارم، تنهایت نمیگذارم.. و مهدی به محراب میرود

و برای گناهان من طلب مغفرت میکند...!!

مهدی تنهاست.. حسین تنها بود..

کربلای دیگری در راه است؟؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:, | 13:6 | نویسنده : حامد یعقوبی |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سوله مقاله